انقلاب اکتوبر وتاثیر ان بالای جنبشهای رهایی بخش ملی در جهان!
علی رستمی علی رستمی

در25اکتوبر1917« به تقویم جدید7نومبر»کا رگران روسیه تزاری ومتحدان انان

یعنی دهقانان زحمتکشان، به رهبری لینین وحزب لیننی بلشویکها، با قیام مسلحانه خود،حاکیمیت سرمایه داران وزمینداران را سرنگون نموده، قدرت سیاسی را به دست کرفتندونخستین کشور سوسیالستی رابنیان نهادند.

انقلاب اکتوبرجامعه کهنه تزاری را از اساس دگرگون ساخته وبنای ظلم و

ستم را ویران ور یشه کن کرده، وبر خرابه های ان کاخ نوین سوسیالیزم را

پیریزی نمود.

انقلاب اکتوبر اولین انقلاب درجهان است که نظام سرمایه داری را برانداخته

مالکیت خصوصی بر وسائیل تولیدرا ازمیا ن برداشت، ثروتهای کشور ووسایل تولید رابه ملکیت خلق در اورد، برابری ملیتها وحق انرادرتعیـــــن

سرنوشت خویش سر لوحه وظایف انقلابی خویش قرارداد.نابرابری اجتماعی

رالغوکرد وتساوی زن ومرد را اعلام نمود.

انقلاب اکتوبر تمام قراردادهای نابرابر اقتصادی، بازرگانی ونیز قراردادهای

ظالمانه استعمارو استثماری تزار ر ا که بالای کشور های ضعیف تحمیل میکرد ملغا قرارداده واستقلال انعده کشور های که تحت مستعمره دولت قبلی

قرار داشت اعلان نموده وبا انهاقرارداد صلح وهمکاری برادرانه را امضاو

مورد اجرا قرارداد.

ودر صحنه بین المللی دگر گونیهای ژرف پدید اورد، بر اثر جنگ دوم جهانی

وپیروزی ارتش سرخ بر دژ فاشیرم هیتلری ، سیستم جهانی سوسیالستی گام بر

عرصه جهانی نهاد وجهان به دوقطب سوسیالیزم وامپریالیزم که یکی انعکاس

دهنده خلقهای ستمدیده ورنجیده کشیده کشور های عقب مانده وجهان سوم ودیکری در جهت طبقات ستم کش واستثمارکننده یعنی سرمایداری ونیروهای

عقب گرا ومتحجر قرارکرفتند وجنگ تازه سرد علیه یک دیگر اغاز وشدت

اعظیم کرفت ، که تاریخ شاهید تجاوز های بزرک در کشور های افریقا ، اسیا

وامریکای لاتین ازجانب محافل ارتجاعی وتجاوزگر امپریالیستی برای منافع  طبقاتی خویش میباشد.

بر علاوه تجاوزات امپریالیستی ، جنبش انقلابی کارگری درپنج قاره جهان

کسترش یافت، احزاب کارگری، ملی ودیموکراتیک، کمونستی، جنبش های

ازادی خواهانه در گوشه وکنار جهان به اوج خود رسید.

یکی از بزرگترین تاثیرات ان در پیشرفت روند انقلابی جهان معاصر،ـــــــ

عبارت ازنقش عظیمی است که این انقلاب،چه از لحاظ عینی وچه ازجهت معنوی،در بیداری،رهنمائی،بسیج.بالابردن  سطح دانش انقلابی وپیکارجوئی

توده های وسیع کشور های مستعمره ووابسته ایفا نموده است.

تشکیل احزاب ، سازمانهای دیموکراتیک وملی در اسیا افریقا، امریکای لاتین

وپشتبانی ودفاع قاطعا نه از داعیه برحق مبارزات ازادی خواهی وعدالت خواهی ازجمله دستاوردهای بزرگ برای خلقهای ستمدیده کشور های متذکره

میباشد.

از انجائیکه تاریخ گواه این امراست که کشور ما افغانستان که تا پیش از سال

1919تحت مستعمره امپراطوری انگلیس بود به اثر قیام ملی وازادی خواهانه

تحت رهبری امان الله خان استقلال کشور از زیرسلطه انگلیس به پیروزی وکسب گردیده نظر به شواهد تاریخی اولین کشور که ازادی افغانستان را برسمیت شناخت، دولت جوان به پاخاسته کارگران،دهقانان وهمه زحمتکشان شور اهای وقت بود وبالای تمام قرارداد های قبلی خط بطلان کشیده برای حل

هر نوع نزاع های همجواری حاضر به مذاکره شد، طوریکه زنده یاد غلام محمد«غبار » مورخ ونویسنده زبردست کشور در کتاب خود افغانستان در

مسیر تاریخ در  روابط دوکشور میان دولت افغانستان ودولت شوروی

جوان وقت چنین تحریر نموده اند«بعد از اعلان استقلال افغانستان در 28فبروری 1919 پادشاه افغانستان متوجه تحکیم روابط با دول خارجی شده،

وازهمه اولتر به شناختن دولت شوروی فیدرالی روسیه وایجاد مناسبات سیاسی

توسط مکاتبه ومبادله نماینده گان سیاسی پرداخت.دولت شوروی در27مارچ

توسط اعلامیه ئی استقلال افعانستان را رسمآ شناخت،وشاه امان الله خان در

7اپریل کتبآ پیشنهاد دوستی افغانستان را با دولت شوروی به عنوان رهبر بزرگ دولت انقلابی شوروی فرستاد، متعاقبآ در 20اپریل با نامه دیگری به

عنوان لینن از قصد افغانستان راجع به اعزام هیئت سفارت فوق العاده افغانـــی

در شوروی سخن زد،لینن در دونامه مورخ27می خود،به هردوپیشنهاد شــاه

امان الله جواب مثبت داد،واز قصد دولت شوروی با عزام نماینده یی در

افعانستان سخن گفت.»

که بعدآ تاریخ کشور ما، شاهیدو گواه کمکهای شایان کشور

شورا ها در  عرصه های اقتصادی

اجتماعی، فرهنگی، نظامی برای کشور ما در شراط مختلف میباشد.

اما شوربختانه که فعالیت های تخریب کارانه دستگا ه حاکمه عده از رهبری

حزب حاکم اتحاد شوروی باتبانی لانه های دستگاه های جا سوسی ارتجاعی

کشور های امپریالیستی وضد عدالت اجتماعی در راءس امپریالیزم امریکا، برای منافع خاینانه ضدانسانی

  در جهت سقوط واز بین بردن ان از هیچ نوع اعمال ویران کرانه دریغ نه ورزیده شرایط

 جهانی را برای ارمانها واهدف مذبوهانه خود مساعد ، وغرض تسلط حاکمیت

سیاسی خویش از هیچ نوع اعمال زور دریغ نه ورزید،با بوجود اوردن جهان یک قطبی زمینـــــــه

فعالیت باز رابرای خود وهم پیمانان خویش هموار ساخته ،و دولتهای دست نشانده

رابا تجاوزات نظامی تحت پوشش مبارزه علیه تروریزم بین المللی ودفاع به

اصطلاع منافع ملی خلقها، بالای خلقهای بی دفاع تحمیل نموده وانهارابه اداره های محلی

تبدیل وخویشتن را حاکم بر سرنوشت خلقای بیگانه قلمداد مینمایند ،

وتحت نام دیموکراسی وارداتی وقلابی خلاف اساسات جامعه مدنی، حقوق

خلقهارا برای اهداف نیولیبرالیزم پایمال نموده به تجاوزات اشکار دســــت

زده، ازهیچ نوع اعمال زور وارعاب برای تطمیع وانقیاد افراد مطرح

درسیاست های محلی وجهانی دریغ نه ورزیده ،وچنان فضای ترس وحشت

جنگی را بوجود می اورند که بدون مقاومت اهداف استراژیکی شان بموقع

مورد اجرا قرارگیرد. که جهان شاهید عمل کردهای انهادر یوگوسلاویای

سابق، عراق،افغانستان می باشدکه با سیاستها و مانور های دوگانه ای خرابکارانه هر روزه وضع را

به حالت منفی دگرگون ساخته وفضا را برای تحقق اهداف بعدی خویش مهیا

می سازند. بنآ خلقای ستمدیده وطبقه کارگر جهانی وروشنفکران، اگاه هان

سیاسی وپیشقرولان ومعتقدین عدالت اجتماعی باورکامل دارند که یکبار

دیگر خشم توده هابا نیروی خلاق انها  به مانند سر اغاز جامعه مدرنیته این

وضع نا به سامان را که اغازگر ان گلوبالیزم می باشد ، روزی به تاریخ ابدی

سپرده . تا ظلم وستم ،بی عدالتی  ،استثمار

انسان از انسان وجود داشته باشد، مبارزه علیه ان متقابلاء پیگیرانه وجود خواهد داشت.


October 31st, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی